یکی از قلهها فتح شد!
از قبل برای خودم سه قله را تصور کرده بودم؛ آزمون دکتری، پایان نامه و ازدواج.
فعلا یک قله فتح شد و امروز آزمون را دادم. از یک طرف خوشحالم و از طرف دیگر ناراحت
- ناراحتم چون از نظر خودم آزمون را خوب ندادم و از 90 تست دروس تخصصی فقط 6 تست را بلد بودم و در بقیه سوالات هرچند میدانستم که سرفصل و کتاب مربوطه چیست ولی واقعا جزئیات را به خاطر نمیآوردم. از اینجا بود که فهمیدم دیگر توان حفظ این همه مطالب نظری -که اغلبشان در جامعه امروز کاربردی نیستند- را ندارم. واقعا هم چه فایده؟ روسیه به اوکراین حمله کرده و پیش فرضهایی که ایده آلیستها برای جامعه مدرن تصور کرده بودند را کلا به هم ریخته و این نشان میدهد که نظریه همه چیز نیست....
- اما خوشحالم از اینکه برای این آزمون، زندگی ام را تعطیل نکردم و حداقل در این چند ماهه در کنار درس خواندن، به کاری هم مشغول بودم.
به هر حال گذشت و دیگر یاد کردن از گذشته بی فایده است... توکل بر خدا که خدا بر هر کاری تواناست..