دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

از دنیای سیاست زدگان و نا امیدان باید فرار کرد...

دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

از دنیای سیاست زدگان و نا امیدان باید فرار کرد...

دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

بسم رب الحسین(عـ)


وَ خُذ بِقلبی إلی مراشدی!


دفترچه‌ی یادداشت یک دانشجوی سیاست‌خوان فراری از روندهای سیاسی امروزی!


#بی_پناه

bipanah.blogfa.com

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خانه سازی» ثبت شده است

۱۸
آذر

سلام

پانزدهم اردیبهشت همین امسال اینجا (این پست) چند تا از کارهام رو نوشته بودم که نمیدونستم باید چیکارشون کنم. ولی الان یعنی 18 آذر ماه خیلی‌هاش رو انجام دادم...

ـ پایان‌نامه‌ام رو دفاع کردم و الان فوق لیسانسم رو گرفتم.

ـ برگشتم شهرستان و در کنار خانواده‌ام هستم.

ـ الان سرباز یکی از نهادهای دولتی استان خودمون هستم و قراره همونجا هم مشغول بشم.

ـ ساخت خونه رو هم شروع کردم و نصفش رو ساختم.

ـ و از همه مهم‌تر الان نیمه گمشده‌ی خودم رو پیدا کردم؛ البته هر چند هنوز عقد دائم نکردیم ولی دیگه خیالم راحته. (البته اون گزینه‌ای که قبلا گفته بودم رو دیگه سراغش نرفتم و خدا رو شکر میکنم به خاطر این اتفاق)

...

 

واقعا خودم هم باورم نمیشه که از اون هشت تا مورد، شیش تاش رو به سرانجام رسوندم و البته لطف الهی نصیبم شده... از اونایی که برام دعا کردن، خیلی ممنونم... بازم محتاج دعاتون هستم...

۰۶
مرداد

سلام
توی این چند وقتی که نبودم و چیزی ننوشتم، مشغولیت داشتم: هم مشغول ساخت و ساز خونه‌ام بودم و هم درگیر خواستگاری...
الحمدلله خونه‌ام رو تا مرحله‌ی خیلی خوبی پیش بردم و چند روز دیگه سقفش رو هم میزنم ولی توی مورد دوم تقریبا به جایی نرسیدم...یه دختر خانمی رو میخواستم و خانواده، موضوع رو با خانواده‌ی ایشون مطرح کردن و بعد از دو روز که برای جواب بهشون زنگ زدیم گفتند که دختر خانم گفته که منتظر نتایج کنکور هست و میخواد دبیری قبول بشه و فعلا برنامه‌ای برای ازدواج نداره و به همین خاطر حتی به مرحله‌ی خواستگاری هم نرسیدیم... 

 

 

فعلا که درگیر محرم و صفر هستیم و بعدش هم من باید چند ماهی برای سربازی برم تهران و توی ذهنم مهست که وقتی برگشتم باز هم باهاشون مطرح کنیم. البته یه مقداری خانواده مخالف هستن که باز مطرح کنیم ولی من دلم رضایت نمیده که با یه بار تلاش کنار بکشم..
به نظرتون چیکار کنم الان؟ باز هم برم یا دیگه بیخیالش بشم؟

۱۵
ارديبهشت

برخی معتقدند که یک انسان می‌تواند پنج کار را به صورت همزمان به پیش ببرد و اگر یک انسان خارق‌العاده باشد این ظرفیت تا هفت میتواند افزایش پیدا کند؛

این روزها ذهن من درگیر خیلی مسائل شده و نمیدونم کدوم رو باید توی اولویت بذارم. دلم میخواد باهاتون در میون بذارم شاید تونستم یه اولویت بندی بکنم:

- پایان‌نامه مقطع ارشد

- ازدواج

- سربازی

- آینده شغلی

- خانواده

- ساخت خانه

- شغل پاره وقت و کسب درآمد

- خرید وسلیه نقلیه (موتور یا ماشین)

...

تا اینجا رسید به هشت تا کار و واقعا نمیدونم باید چیکار کنم؟ دو فصل پایان نامه رو نوشتم و وسط های فصل سوم هستم ولی حال نوشتن نیست و روزی شاید دو سه خط ازش رو بنویسم. امیدوارم هر چه سریعتر تموم بشه.

دعا کنید همه‌ی این کارها به سرانجام برسه؛ چون معتقدم این مسائل فقط مختص من نیست و همه‌ی جوان های هم سن و سال من درگیر این مسائل هستند.