دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

از دنیای سیاست زدگان و نا امیدان باید فرار کرد...

دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

از دنیای سیاست زدگان و نا امیدان باید فرار کرد...

دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

بسم رب الحسین(عـ)


وَ خُذ بِقلبی إلی مراشدی!


دفترچه‌ی یادداشت یک دانشجوی سیاست‌خوان فراری از روندهای سیاسی امروزی!


#بی_پناه

bipanah.blogfa.com

طبقه بندی موضوعی

دیگر ادامه نمیدهم...

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۰، ۰۷:۰۰ ب.ظ

خیلی او را نمی‌شناسم ولی دوستش دارم؛ نه از این عشق‌های الکی و گذرا؛ از آن دوست داشتن‌هایی که دوست داری کمکش کنی و در کنارش باشی تا همیشه او را ببینی؛ فقط همین...

کلا کسی را دوست داشته باشم، سعی میکنم از درب اذیت وارد شوم؛ شوخی لفظی، تیکه انداختن و البته عذرخواهی و طلب حلالیت بعدش...

+ بعد از مقداری اذیت و آزار برایش فرستادم:

مرا ببخش! بدی کرده‌ام به تو گاهی

کمال عشق، جنون است و دیگر آزاری‌ست

 

+ و در جوابم نوشت:

دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست

آنجا که باید دل به دریا زد، همینجاست

 

 

ولی بگذارید رک بگویم؛

دیگر علاقه‌ای ندارم که به کسی وابسته شوم یا کسی را به خودم وابسته کنم، حتی برای یک لحظه

 

پس چرا ادامه دهم؟

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی