دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

از دنیای سیاست زدگان و نا امیدان باید فرار کرد...

دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

از دنیای سیاست زدگان و نا امیدان باید فرار کرد...

دست‌نوشته‌های غیر شخصی یک دانشجوی خسته!

بسم رب الحسین(عـ)


وَ خُذ بِقلبی إلی مراشدی!


دفترچه‌ی یادداشت یک دانشجوی سیاست‌خوان فراری از روندهای سیاسی امروزی!


#بی_پناه

bipanah.blogfa.com

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هویزه» ثبت شده است

۲۸
اسفند

اصلا حال خودم رو نمی‌فهمم... 
کلی حرف برای گفتن و نوشتن دارم ولی نمیدونم باید از کجا شروع کنم... واقعا توی عمرم اینقدر حالم عجیب نبوده.

شاید از اثرات خادمی شهدای هویزه است و اینکه هنوز به فضای شهر عادت نکردم ولی هم این حال رو دوست دارم و هم دوستش ندارم...

آخر سالی شبیه دیوونه‌ها شدم. بعضی وقتا به یه جا خیره میشم و حتی صدای خانواده هم در اومده...

 

دعا کنید زن بگیرم شاید آدم شم :)

 

التماس دعا این لحظات آخر!

۰۹
اسفند

قله‌ی دومی که برای خودم ترسیم کرده بودم پایان نامه هست...
خیلی سخته نوشتنش... نوشتن سخت نیست یعنی حسش نیست که بنویسم...

حالم خیلی خوب نیست.. به نظرم یه زیارت شهدا یا خادمی شهدا لازم دارم... 

احتمالا آخر همین هفته برم خادمی شهدا...


مطمئنم حالم بهتر میشه و انرژی برمی‌گرده...