چند دقیقهای میشود که منتظریم تا استاد سوالات امتحان پایان ترم را در سامانه بارگذاری کند. حقیقتا سخت است. منتظر یک چیز که باشی کلا از زندگی میفتی.
نه میتوانم جایی بروم، نه میتوانم کاری را شروع کنم و نه میتوانم مطالعه کنم.
ولی واقعا همهی انتظارها اینگونه است؟
یعنی اگر منتظر یک نفر باشیم، کلا دیگر زندگی را نخواهیم فهمید؟
این که امتحان است و بازه اش محدود ولی اگر کل عمرم را بخواهم انتظار کسی یا چیزی را بکشم، بهتر است بمیرم...
از انتظار میترسم!